در سپهر حقوق و عدالت بنیادینترین اصل پاسداشت کرامت انسانی و تضمین حقوق ذاتی و سلبناپذیر اوست. این مهم به عنوان غایتی والا و آرمانی دستیافتنی در اسناد بینالمللی و قوانین داخلی کشورها متبلور شده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است. اما دریغا که در عرصه عمل شاهد نقض گسترده و فجیع این حقوق هستیم؛ رویدادهایی که نه تنها صلح و امنیت جهانی را تهدید میکنند بلکه اعتبار نظام حقوقی بینالمللی و اعتماد عمومی به آن را نیز خدشهدار میسازند.
در این راستا تبیین چارچوب حقوقی جرائم مرتبط با این حوزه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این نوشتار بررسی ابعاد مختلف این جرائم شناسایی عناصر تشکیلدهنده آنها و تحلیل چالشهای موجود در زمینه پیشگیری و مقابله با آنها است. امید است این تلاش گامی هرچند کوچک در راستای ارتقای آگاهی عمومی و تقویت سازوکارهای حقوقی برای حمایت از حقوق بنیادین انسانها باشد.
با نگاهی به تاریخچه تحولات حقوق بشر درمییابیم که این مفهوم محصول یک سیر تکاملی طولانی و پر فراز و نشیب است. از منشور کوروش کبیر و اعلامیه حقوق ویرجینیا تا اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای متعدد بینالمللی همگی نشاندهنده تلاشهای مستمر بشر برای شناسایی تعریف و تضمین حقوق و آزادیهای اساسی خود هستند. در این میان وقوع جنگهای جهانی و جنایات هولناک ناشی از آنها نقش بسزایی در شکلگیری نظام حقوقی بینالمللی کیفری ایفا کرده است.
پس از جنگ جهانی دوم جامعه بینالمللی به این نتیجه رسید که جرائم ارتکابی در این دوران به قدری فجیع و گسترده هستند که نمیتوان آنها را صرفاً به عنوان مسائل داخلی کشورها تلقی کرد. به همین دلیل دادگاههای نورنبرگ و توکیو برای محاکمه سران نازی و ژاپنی تشکیل شدند و اصول و قواعد جدیدی در حقوق بینالملل کیفری پایهگذاری شدند. این دادگاهها زمینهساز تصویب کنوانسیون منع نسلکشی در سال 1948 و اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی در سال 1998 شدند.
جرائم مرتبط با حقوق بشر طیف گستردهای از اعمال را شامل میشوند که از جمله مهمترین آنها میتوان به نسلکشی جنایات جنگی جنایات علیه بشریت شکنجه تبعیض نژادی بردگی و قاچاق انسان اشاره کرد. هر یک از این جرائم دارای عناصر تشکیلدهنده خاص خود هستند که باید به دقت شناسایی و تعریف شوند. برای مثال نسلکشی به معنای نابودی عمدی یک گروه ملی قومی نژادی یا مذهبی است. این جرم مستلزم وجود قصد خاص برای از بین بردن تمام یا بخشی از یک گروه است و میتواند از طریق کشتن اعضای گروه آسیب رساندن جدی به سلامت جسمی یا روانی آنها تحمیل شرایطی بر گروه که منجر به نابودی فیزیکی آن شود جلوگیری از تولید مثل در گروه یا انتقال اجباری کودکان گروه به گروه دیگر محقق شود.
جنایات جنگی به نقض جدی قوانین و عرفهای جنگی اطلاق میشود که در جریان مخاصمات مسلحانه ارتکاب مییابند. این جرائم میتوانند شامل قتل عمد شکنجه رفتار غیرانسانی گروگانگیری تخریب اموال غیرنظامی حمله به اهداف غیرنظامی استفاده از سلاحهای ممنوعه و تجاوز جنسی باشند. جنایات علیه بشریت به اعمال گسترده و سازمانیافتهای اطلاق میشود که علیه جمعیت غیرنظامی ارتکاب مییابند. این جرائم میتوانند شامل قتل عمد نابودی بردگی تبعید حبس غیرقانونی شکنجه تجاوز جنسی آزار و اذیت ناپدیدسازی قهری و آپارتاید باشند.
شکنجه به هرگونه عمل عمدی اطلاق میشود که به منظور کسب اطلاعات یا اعتراف از یک فرد مجازات او به خاطر عملی که انجام داده یا مظنون به انجام آن است یا ارعاب یا تهدید او یا شخص ثالث باعث ایجاد درد یا رنج شدید جسمی یا روانی در او میشود. تبعیض نژادی به هرگونه تمایز استثناء محدودیت یا ترجیحی اطلاق میشود که بر اساس نژاد رنگ نسب یا منشاء ملی یا قومی صورت میگیرد و هدف یا اثر آن از بین بردن یا تضعیف شناسایی بهرهمندی یا اعمال حقوق و آزادیهای اساسی در زمینههای سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی یا هر زمینه دیگر است.
بردگی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک فرد تحت سلطه و مالکیت دیگری قرار دارد و از حقوق و آزادیهای اساسی خود محروم است. قاچاق انسان به استخدام حمل و نقل انتقال پناه دادن یا دریافت افراد از طریق تهدید به زور یا استفاده از آن یا سایر اشکال اجبار آدمربایی تقلب فریب سوء استفاده از قدرت یا از موقعیت آسیبپذیر یا دادن یا دریافت مبالغی پول یا منافع به منظور کسب رضایت فردی که بر دیگری کنترل دارد برای اهداف استثماری اطلاق میشود.
پیشگیری و مقابله با جرائم مرتبط با حقوق بشر مستلزم همکاری و هماهنگی بینالمللی است. دولتها سازمانهای بینالمللی سازمانهای غیردولتی و افراد همگی میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. دولتها باید قوانین و مقرراتی را تصویب کنند که این جرائم را جرمانگاری کرده و مجازاتهای متناسب با آنها را تعیین کنند. آنها همچنین باید سازوکارهایی را برای شناسایی تحقیق تعقیب و محاکمه مرتکبان این جرائم ایجاد کنند.
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد میتوانند با ارائه کمکهای فنی و مالی به دولتها تبادل اطلاعات و تجربیات و ایجاد سازوکارهای نظارتی به پیشگیری و مقابله با این جرائم کمک کنند. سازمانهای غیردولتی میتوانند با آگاهیرسانی عمومی مستندسازی موارد نقض حقوق بشر و ارائه خدمات حمایتی به قربانیان نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. افراد نیز میتوانند با گزارش موارد نقض حقوق بشر حمایت از قربانیان و شرکت در فعالیتهای مدنی به پیشگیری و مقابله با این جرائم کمک کنند.
یکی از چالشهای مهم در زمینه پیشگیری و مقابله با جرائم مرتبط با حقوق بشر مصونیت از مجازات است. بسیاری از مرتکبان این جرائم به دلیل موقعیت سیاسی یا نظامی خود از تعقیب و مجازات فرار میکنند. برای مقابله با این چالش لازم است سازوکارهای حقوقی بینالمللی و داخلی تقویت شوند و همکاری بینالمللی در زمینه استرداد و معاضدت قضایی افزایش یابد. همچنین لازم است فرهنگ پاسخگویی و مسئولیتپذیری در جوامع ترویج شود و قربانیان جرائم از حمایتهای لازم برای جبران خسارتهای خود برخوردار شوند.
چالش دیگر عدم دسترسی به عدالت برای قربانیان جرائم است. بسیاری از قربانیان به دلیل فقر تبعیض یا ترس از انتقام نمیتوانند به دستگاه قضایی دسترسی پیدا کنند. برای مقابله با این چالش لازم است سازوکارهای دسترسی به عدالت برای قربانیان تسهیل شود و حمایتهای حقوقی روانی و اجتماعی لازم به آنها ارائه شود. همچنین لازم است برنامههای آموزشی و آگاهیرسانی برای افزایش آگاهی عمومی از حقوق قربانیان و نحوه دسترسی به عدالت طراحی و اجرا شود.
باید تاکید کرد که پیشگیری و مقابله با جرائم مرتبط با حقوق بشر یک وظیفه جمعی است که نیازمند تلاش و همکاری همه اعضای جامعه است. با تقویت سازوکارهای حقوقی ترویج فرهنگ حقوق بشر و حمایت از قربانیان میتوانیم جهانی عادلانهتر و انسانیتر برای همه ایجاد کنیم. جهانی که در آن کرامت انسانی و حقوق بنیادین انسانها محترم شمرده شود و هیچکس از ترس تبعیض و خشونت رنج نبرد.
آیندهای که در آن هر فردی بتواند با سربلندی و اطمینان از حقوق و آزادیهای اساسی خود بهرهمند شود و در توسعه و پیشرفت جامعه سهیم باشد. این آرمان نیازمند تلاش و کوشش مستمر است و ما باید همواره در این راه قدم برداریم. باشد که با همت و اراده جمعی بتوانیم این آرمان را به واقعیت تبدیل کنیم و جهانی بهتر برای نسلهای آینده به ارمغان آوریم.
دیدگاهتان را بنویسید