خب بیا یه کم با هم گپ بزنیم. فرض کن یه سفر در پیش داریم یه سفر طولانی و پر پیچ و خم. توی این سفر قرار نیست سوار یه ماشین راحت بشیم و چشمهامون رو ببندیم تا برسیم. نه قراره پیاده راه بیفتیم از دل جنگلهای انبوه عبور کنیم از کوههای سر به فلک کشیده بالا بریم و حتی شاید یه کم توی باتلاقها دست و پا بزنیم. ولی خیالت راحت تو تنها نیستی. منم باهاتم و قول میدم تا آخرش هواتو داشته باشم.
حالا این سفر به کجا قراره ما رو ببره؟ راستش رو بخوای مقصدش یه کم پیچیده است. یه چیزی شبیه به یه بازی بزرگ یه بازی که همه دنیا توش شرکت دارن. هر کدوم از این شرکتکنندهها یه سری قوانین دارن که باید رعایت کنن یه سری خط قرمز دارن که نباید ازشون رد بشن. اما خب همیشه همهچیز طبق برنامه پیش نمیره. گاهی وقتا یه سری سوءتفاهمها پیش میاد یه سری اختلاف نظرها یه سری دعواهای حسابی.
تو اینجور مواقع چی میشه؟ آیا قراره هر کی زور بیشتری داره حرفش رو به کرسی بنشونه؟ آیا قراره دنیا بشه یه جنگل که هر کی قویتره زندهتر میمونه؟ نه خوشبختانه یه سری آدم عاقل پیدا شدن که گفتن باید یه راهی برای حل این اختلافها پیدا کنیم. یه راهی که به همه احترام بذاره یه راهی که جلوی زورگویی رو بگیره یه راهی که به صلح و آرامش کمک کنه.
این آدما یه سری قانون و قاعده درست کردن یه سری اصول و مبانی. این قانونها و قاعدهها مثل یه نقشه راه عمل میکنن. وقتی دو تا از این شرکتکنندهها با هم به مشکل برمیخورن این نقشه راه بهشون نشون میده که چطوری باید این مشکل رو حل کنن. چطوری باید با هم حرف بزنن چطوری باید به حرفهای همدیگه گوش بدن چطوری باید یه راهحل پیدا کنن که برای هر دو طرف قابل قبول باشه.
البته این کار اصلا آسون نیست. گاهی وقتا این اختلافها خیلی عمیق و ریشهدار هستن. گاهی وقتا این شرکتکنندهها خیلی لجباز و کلهشق هستن. اما مهم اینه که یه چارچوبی وجود داره یه امیدی هست که میشه این اختلافها رو حل کرد میشه به یه توافق رسید.
حالا تو این سفر ما قراره یکم بیشتر با این قانونها و قاعدهها آشنا بشیم. قراره ببینیم که این نقشه راه چطوری کار میکنه چه نقاط قوت و ضعفی داره چطوری میشه ازش بهتر استفاده کرد. قراره با هم یه سری مثال واقعی رو بررسی کنیم یه سری از این دعواهای بزرگ رو که با کمک این قانونها حل شدن.
اول از همه باید یه کم در مورد خود این بازی بزرگ حرف بزنیم. اسم این بازی هست “جامعه بینالمللی”. هر کدوم از این شرکتکنندهها یه کشور هستن یه دولت. هر کدومشون یه سری منافع دارن یه سری اهداف دارن. هر کدومشون یه سری حق و حقوق دارن یه سری مسئولیتها.
این کشورها با هم یه شبکهای رو تشکیل میدن یه شبکهای از روابط متقابل. این روابط میتونه دوستانه باشه میتونه خصمانه باشه. میتونه تجاری باشه میتونه فرهنگی باشه. اما در هر صورت این کشورها نمیتونن بدون توجه به همدیگه زندگی کنن. نمیتونن درهای خودشون رو ببندن و بگن “به من چه”.
چون دنیا الان خیلی بهم پیوسته است. اتفاقی که تو یه گوشه دنیا میفته میتونه روی همه دنیا تاثیر بذاره. یه بحران اقتصادی تو یه کشور میتونه کل اقتصاد جهانی رو به هم بریزه. یه جنگ تو یه منطقه میتونه کل منطقه رو ناامن کنه. یه بیماری تو یه قاره میتونه به همه قارهها سرایت کنه.
به خاطر همینه که این کشورها نیاز دارن با هم همکاری کنن با هم تبادل اطلاعات کنن با هم برای حل مشکلات جهانی تلاش کنن. و برای اینکه این همکاری و تبادل اطلاعات به خوبی انجام بشه نیاز دارن به یه سری قانون و قاعده مشترک.
این قانونها و قاعدهها همون چیزی هستن که بهش میگن “حقوق بینالملل”. حقوق بینالملل یه مجموعهای از اصول و قواعده که روابط بین کشورها رو تنظیم میکنه. این قانونها مشخص میکنن که هر کشور چه حق و حقوقی داره چه مسئولیتهایی داره چطوری باید با کشورهای دیگه رفتار کنه.
حقوق بینالملل یه جورایی مثل قانون اساسی یه جامعه است. همونطوری که قانون اساسی حقوق و تکالیف شهروندان رو مشخص میکنه حقوق بینالملل هم حقوق و تکالیف کشورها رو مشخص میکنه. همونطوری که قانون اساسی جلوی خودسری و زورگویی دولت رو میگیره حقوق بینالملل هم جلوی خودسری و زورگویی کشورها رو میگیره.
البته حقوق بینالملل با قانون اساسی یه تفاوت مهم هم داره. قانون اساسی رو یه دولت برای مردم خودش وضع میکنه اما حقوق بینالملل رو کشورها خودشون با هم توافق میکنن. هیچ دولت بالادستی وجود نداره که بتونه قانون رو به کشورها تحمیل کنه.
به خاطر همینه که حقوق بینالملل یه کم ضعیفتر از قانون اساسی به نظر میرسه. چون اجرای اون بستگی به اراده و تمایل کشورها داره. اگه یه کشوری نخواد به یه قانون بینالمللی عمل کنه هیچ نیرویی نمیتونه اونو مجبور کنه.
ولی با این حال حقوق بینالملل یه ابزار خیلی مهم و ارزشمنده. چون یه چارچوبی رو فراهم میکنه که کشورها میتونن با هم تعامل داشته باشن میتونن اختلافات خودشون رو حل کنن میتونن به صلح و امنیت جهانی کمک کنن.
حالا برگردیم به همون اختلافها و دعواهایی که اول صحبت در موردش حرف زدیم. وقتی دو تا کشور با هم به مشکل برمیخورن چیکار باید بکنن؟ آیا باید سریع دست به اسلحه ببرن؟ آیا باید همدیگه رو تهدید کنن؟ آیا باید همدیگه رو تحریم کنن؟
خوشبختانه راههای بهتری هم وجود داره. حقوق بینالملل یه سری روشهای مسالمتآمیز برای حل اختلافها رو پیشبینی کرده. این روشها به کشورها کمک میکنن که بدون استفاده از زور و خشونت اختلافات خودشون رو حل کنن.
یکی از این روشها مذاکره است. مذاکره یعنی اینکه دو تا کشور دور یه میز بشینن و با هم حرف بزنن. هر کدومشون مشکلات خودش رو مطرح کنه خواستههای خودش رو بیان کنه. سعی کنن یه راهحلی پیدا کنن که برای هر دو طرف قابل قبول باشه.
مذاکره یه روش خیلی ساده و در عین حال خیلی موثره. خیلی از اختلافها رو میشه با مذاکره حل کرد. اما مذاکره همیشه هم جواب نمیده. گاهی وقتا دو تا کشور نمیتونن با هم به توافق برسن. گاهی وقتا یکی از کشورها خیلی لجبازه و حاضر نیست کوتاه بیاد.
تو اینجور مواقع روشهای دیگهای هم وجود داره. یکی دیگه از این روشها میانجیگری است. میانجیگری یعنی اینکه یه کشور ثالث یه فرد بیطرف یه سازمان بینالمللی بیاد بین دو تا کشور و سعی کنه بهشون کمک کنه که به توافق برسن.
میانجیگر مثل یه واسطه عمل میکنه. حرفهای هر دو طرف رو میشنوه بهشون پیشنهاد میده سعی میکنه یه راهحلی پیدا کنه که برای هر دو طرف قابل قبول باشه. میانجیگری میتونه خیلی موثر باشه به خصوص وقتی که دو تا کشور خودشون نمیتونن با هم حرف بزنن.
یه روش دیگه هم هست به اسم “داوری”. داوری یعنی اینکه دو تا کشور توافق کنن که یه داور بیطرف یه هیئت داوری یه رای در مورد اختلافشون بده. این رای برای هر دو طرف الزامآوره و باید بهش عمل کنن.
داوری یه جورایی مثل دادگاه میمونه. با این تفاوت که داورها رو خود کشورها انتخاب میکنن و رای داوری معمولا سریعتر و کمهزینهتر از رای دادگاه صادر میشه. داوری یه روش خیلی خوب برای حل اختلافهای فنی و تخصصی است.
آخرین روشی که میخوام در موردش حرف بزنم “ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری” است. دیوان بینالمللی دادگستری یه دادگاه بینالمللیه که زیر نظر سازمان ملل متحد فعالیت میکنه. هر کشوری که عضو سازمان ملل باشه میتونه شکایت خودش رو به این دادگاه ببره.
دیوان بینالمللی دادگستری رایهای خیلی مهمی در مورد اختلافهای بین کشورها صادر کرده. رایهای این دادگاه میتونه تاثیر خیلی زیادی روی روابط بینالملل داشته باشه. اما ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری یه کم پیچیده و زمانبره.
خب اینا یه سری از روشهای مسالمتآمیز برای حل اختلافهای بین کشورها بود. همونطور که دیدیم حقوق بینالملل یه ابزار خیلی مهم و ارزشمنده که به کشورها کمک میکنه که با هم تعامل داشته باشن اختلافات خودشون رو حل کنن و به صلح و امنیت جهانی کمک کنن.
اما باید این رو هم در نظر داشته باشیم که حقوق بینالملل یه چیز بینقص و کاملی نیست. هنوز خیلی جاها هست که نیاز به بهبود و اصلاح داره. هنوز خیلی از کشورها هستن که به قانونهای بینالمللی احترام نمیذارن. هنوز خیلی از اختلافها هستن که به زور و خشونت حل میشن.
به خاطر همینه که همه ما باید تلاش کنیم که حقوق بینالملل رو تقویت کنیم. باید به کشورها یادآوری کنیم که به قانونهای بینالمللی احترام بذارن. باید از روشهای مسالمتآمیز برای حل اختلافها حمایت کنیم.
چون صلح و امنیت جهانی یه مسئولیت مشترکه. همه ما در برابر اون مسئولیم. همه ما باید برای ساختن یه دنیای بهتر تلاش کنیم. یه دنیایی که توش قانون حاکم باشه نه زور. یه دنیایی که توش همه کشورها با هم برابر باشن نه اینکه یه عده زور بگن و یه عده دیگه مجبور باشن اطاعت کنن.
این یه سفر طولانی و پر پیچ و خمه. اما ارزشش رو داره. چون مقصدش یه دنیای بهتره. یه دنیایی که توش همه ما میتونیم با آرامش و امنیت زندگی کنیم. پس بیا با هم این سفر رو شروع کنیم. بیا با هم برای ساختن یه دنیای بهتر تلاش کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید