در گسترهی پویای صنعت هنرهای تجسمی جایی که خلاقیت و نوآوری در هم تنیده شده و آثاری بیبدیل خلق میشوند مفهومی بنیادین و حیاتی به نام «حقوق مالکیت فکری» همچون سپری محافظ از آفرینشهای هنرمندان و دستاوردهای آنان پاسداری میکند. این حقوق مجموعهای از قوانین و مقررات است که به هنرمندان و خالقان آثار تجسمی این امکان را میدهد تا از منافع اقتصادی و معنوی ناشی از اثر خود بهرهمند شده و در برابر سوءاستفادههای احتمالی از آن مصون بمانند. در این نوشتار تلاش بر آن است تا با زبانی رسا و با پرهیز از اصطلاحات تخصصی و پیچیده به بررسی ابعاد مختلف حقوق مالکیت فکری در صنعت هنرهای تجسمی پرداخته و اهمیت آن را برای هنرمندان و جامعه تبیین نماییم.
در دنیای هنر دیگر صرفاً فعالیتی تفننی و سرگرمکننده نیست بلکه به صنعتی پویا و سودآور تبدیل شده است که نقش مهمی در اقتصاد و فرهنگ جوامع ایفا میکند. هنرمندان تجسمی با خلق آثار بدیع و نوآورانه نه تنها به غنای فرهنگی جامعه کمک میکنند بلکه فرصتهای شغلی جدیدی را نیز ایجاد کرده و به رونق اقتصادی کشور یاری میرسانند. اما در این میان حفظ و صیانت از حقوق مالکیت فکری هنرمندان امری ضروری و اجتنابناپذیر است. چرا که بدون وجود این حقوق انگیزه هنرمندان برای خلق آثار جدید کاهش یافته و فعالیتهای سودجویانه و غیرقانونی عرصه را بر هنرمندان اصیل تنگ خواهد کرد.
یکی از مهمترین جلوههای حقوق مالکیت فکری در صنعت هنرهای تجسمی «حق مؤلف» یا «کپیرایت» است. این حق به هنرمند این امکان را میدهد تا از تکثیر توزیع اجرا و اقتباس غیرمجاز از اثر خود جلوگیری کند. به عبارت دیگر هیچ فرد یا سازمانی نمیتواند بدون اجازه هنرمند اثر او را کپی کرده به فروش برساند در یک فیلم یا نمایش استفاده کند و یا تغییراتی در آن ایجاد کند. این حق به هنرمند این اطمینان را میدهد که میتواند از ثمره تلاش خود بهرهمند شده و در صورت نقض حقوقش از طریق مراجع قانونی اقدام کند.
علاوه بر حق مؤلف حقوق دیگری نیز وجود دارند که از آثار هنری تجسمی حمایت میکنند. به عنوان مثال «حق طرح صنعتی» از ظاهر و شکل یک محصول محافظت میکند. اگر یک هنرمند یک اثر هنری با طراحی منحصربهفرد خلق کند میتواند طرح آن را به عنوان یک طرح صنعتی ثبت کرده و از کپیبرداری غیرمجاز از آن جلوگیری کند. همچنین «حق علامت تجاری» از نام و نشان تجاری یک هنرمند یا گالری هنری محافظت میکند. این حق به هنرمند این امکان را میدهد تا از سوءاستفاده از نام و اعتبار خود جلوگیری کرده و از فعالیتهای تقلبی و غیراخلاقی در بازار هنر جلوگیری کند.
اما نکته مهم این است که حقوق مالکیت فکری حقوقی مطلق نیستند و محدودیتهایی نیز دارند. به عنوان مثال «استفاده منصفانه» یا «استفاده آموزشی» از یک اثر هنری بدون نیاز به اجازه هنرمند مجاز است. به این معنا که اگر فردی قصد داشته باشد از یک اثر هنری در یک مقاله علمی کتاب درسی یا گزارش خبری استفاده کند نیازی به کسب اجازه از هنرمند ندارد. البته در این موارد نیز باید به نام هنرمند و منبع اثر اشاره شود و از تحریف و تغییر محتوای اثر خودداری شود.
متأسفانه در سالهای اخیر شاهد نقض گسترده حقوق مالکیت فکری در صنعت هنرهای تجسمی بودهایم. کپیبرداری غیرمجاز از آثار هنری فروش آثار تقلبی و استفاده از نام و نشان تجاری هنرمندان بدون اجازه به معضلی جدی تبدیل شده است که نه تنها به هنرمندان خسارت وارد میکند بلکه به اعتبار و سلامت بازار هنر نیز آسیب میرساند. در این شرایط آگاهیبخشی به هنرمندان و عموم مردم در مورد حقوق مالکیت فکری و راههای حمایت از آن امری ضروری است.
هنرمندان باید بدانند که چگونه میتوانند از حقوق خود دفاع کرده و در صورت نقض حقوقشان از طریق مراجع قانونی اقدام کنند. همچنین عموم مردم نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که خرید و فروش آثار تقلبی نه تنها یک عمل غیراخلاقی است بلکه به اقتصاد و فرهنگ جامعه نیز آسیب میرساند. بنابراین حمایت از هنرمندان و خرید آثار اصل وظیفهای همگانی است که به رونق و پویایی صنعت هنرهای تجسمی کمک میکند.
علاوه بر آگاهیبخشی تقویت قوانین و مقررات مربوط به حقوق مالکیت فکری و اجرای دقیق و قاطعانه آنها نیز امری ضروری است. دولت و نهادهای مسئول باید با همکاری یکدیگر سازوکارهای لازم را برای حمایت از هنرمندان و جلوگیری از نقض حقوق مالکیت فکری آنها فراهم کنند. همچنین ایجاد یک سیستم کارآمد برای ثبت و پیگیری آثار هنری و رسیدگی به شکایات مربوط به نقض حقوق مالکیت فکری میتواند به کاهش جرایم و تخلفات در این زمینه کمک کند.
در این میان نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است. رسانهها میتوانند با انتشار اخبار و گزارشهای مربوط به حقوق مالکیت فکری آگاهی عمومی را افزایش داده و به ترویج فرهنگ احترام به حقوق هنرمندان کمک کنند. شبکههای اجتماعی نیز میتوانند به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و گزارش موارد نقض حقوق مالکیت فکری مورد استفاده قرار گیرند.
باید تأکید کرد که حقوق مالکیت فکری نه تنها یک حق قانونی بلکه یک حق اخلاقی نیز هست. هنرمندان با صرف وقت و انرژی فراوان آثار ارزشمندی را خلق میکنند که شایسته احترام و قدردانی هستند. حمایت از حقوق مالکیت فکری هنرمندان به معنای احترام به خلاقیت و نوآوری آنها و پاسداری از میراث فرهنگی جامعه است. با حمایت از هنرمندان میتوانیم به رونق و پویایی صنعت هنرهای تجسمی کمک کرده و از این طریق به غنای فرهنگی و اقتصادی کشور نیز یاری برسانیم.
از سوی دیگر نباید از نقش نهادهای خصوصی و سازمانهای مردمنهاد در حمایت از حقوق هنرمندان غافل شد. این نهادها میتوانند با برگزاری کارگاههای آموزشی ارائه مشاورههای حقوقی و حمایت مالی از هنرمندان به توانمندسازی آنها در زمینه حقوق مالکیت فکری کمک کنند. همچنین ایجاد یک شبکه ارتباطی بین هنرمندان وکلا و کارشناسان حقوقی میتواند به تسهیل فرآیند پیگیری و رسیدگی به شکایات مربوط به نقض حقوق مالکیت فکری کمک کند.
علاوه بر این توجه به جنبههای بینالمللی حقوق مالکیت فکری نیز امری ضروری است. هنرمندان ایرانی باید بدانند که چگونه میتوانند از آثار خود در سطح بینالمللی محافظت کرده و در صورت نقض حقوقشان در کشورهای دیگر از طریق مراجع قانونی اقدام کنند. عضویت در سازمانهای بینالمللی مربوط به حقوق مالکیت فکری و همکاری با نهادهای بینالمللی میتواند به تقویت جایگاه ایران در این زمینه کمک کند.
همچنین ایجاد یک بازار شفاف و رقابتی برای خرید و فروش آثار هنری میتواند به حمایت از حقوق هنرمندان و جلوگیری از فعالیتهای سودجویانه کمک کند. ایجاد یک سیستم رتبهبندی برای گالریهای هنری و تعیین استانداردهای مشخص برای کیفیت و اصالت آثار هنری میتواند به افزایش اعتماد خریداران و حمایت از هنرمندان اصیل کمک کند.
باید به این نکته توجه داشت که حمایت از حقوق مالکیت فکری یک فرآیند مستمر و پویا است که نیازمند همکاری و مشارکت همه ذینفعان است. هنرمندان دولت نهادهای خصوصی رسانهها و عموم مردم همگی باید در این فرآیند نقش خود را ایفا کرده و با همکاری یکدیگر به ایجاد یک محیط حقوقی و فرهنگی مناسب برای رشد و شکوفایی صنعت هنرهای تجسمی کمک کنند.
و اما در این میان نقش آموزش و پرورش در ترویج فرهنگ احترام به حقوق مالکیت فکری نباید نادیده گرفته شود. گنجاندن مباحث مربوط به حقوق مالکیت فکری در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها میتواند به آگاهیبخشی به نسل جوان و تربیت شهروندانی مسئولیتپذیر کمک کند. همچنین برگزاری دورههای آموزشی و کارگاههای تخصصی برای هنرمندان و فعالان صنعت هنرهای تجسمی میتواند به ارتقای دانش و مهارتهای آنها در زمینه حقوق مالکیت فکری کمک کند.
باید تأکید کرد که حقوق مالکیت فکری ابزاری قدرتمند برای حمایت از خلاقیت و نوآوری در صنعت هنرهای تجسمی است. با استفاده صحیح و مؤثر از این ابزار میتوانیم به رونق و پویایی این صنعت کمک کرده و از این طریق به غنای فرهنگی و اقتصادی جامعه نیز یاری برسانیم. حمایت از هنرمندان حمایت از فرهنگ و هنر است و حمایت از فرهنگ و هنر حمایت از هویت و اصالت ماست.
دیدگاهتان را بنویسید