در تاریکی شب هنگامی که سکوت حکمفرماست و نجوای باد در میان درختان به گوش میرسد قصههای ناگفتهای در دل خانهها پنهان شدهاند. قصههایی از جنس امید و ناامیدی عشق و نفرت وفاداری و خیانت. قصههایی که گاه سرنوشت انسانها را به گونهای رقم میزنند که گویی هرگز تصورش را هم نمیکردند. در این میان برخی قصهها تلختر از بقیه هستند؛ قصههایی که در آنها یکی از ارکان اصلی زندگی مشترک یعنی تامین نیازهای اساسی به فراموشی سپرده میشود.
تصور کنید زوجی را که با هزار امید و آرزو زیر یک سقف گرد آمدهاند. آنها پیمان بستهاند که در سختی و آسانی در شادی و غم در کنار یکدیگر باشند و زندگی مشترک خود را بر پایههای عشق احترام و تعهد بنا نهند. اما با گذشت زمان ورق برمیگردد و یکی از طرفین تعهدات خود را زیر پا میگذارد. او از تامین نیازهای مالی خانواده سرباز میزند و همسر و فرزندان خود را در تنگنای اقتصادی رها میکند. در چنین شرایطی همسری که قربانی این بیتوجهی شده چه راهی پیش رو دارد؟ چگونه میتواند حقوق خود را مطالبه کند و از آینده خود و فرزندانش محافظت نماید؟
در این سفر پر فراز و نشیب قوانین و مقررات حقوقی میتوانند راهنمای ما باشند. آنها به ما نشان میدهند که چگونه میتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم و عدالت را به زندگی خود بازگردانیم. اما پیمودن این مسیر نیازمند آگاهی صبر و استقامت است. باید بدانیم که چه مدارکی را باید جمعآوری کنیم به کدام مراجع قضایی باید مراجعه کنیم و چگونه باید از حقوق خود دفاع نماییم.
در این میان استان سرسبز و زیبای گیلان با طبیعت بکر و مردم خونگرمش همواره شاهد قصههای مشابهی بوده است. قصههایی از زنانی که با تمام توان برای حفظ خانواده خود تلاش کردهاند اما مجبور شدهاند برای احقاق حقوق خود به دادگاه مراجعه کنند. در این شهرها و روستاهای این استان زنانی هستند که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و نیازمند حمایت و راهنمایی هستند.
یکی از این شهرها رشت مرکز استان گیلان است. شهری با تاریخی غنی و فرهنگی پربار که در آن سنت و مدرنیته در هم آمیختهاند. در این شهر زنان بسیاری هستند که با چالشهای حقوقی مشابهی روبرو هستند و نیازمند راهنمایی و حمایت هستند.
حال بیایید به طور ملموستر به این موضوع بپردازیم. فرض کنید خانمی به نام سارا ساکن شهر رشت با همسرش دچار اختلاف شده است. همسرش که مهندس ساختمان است به دلیل مشکلات مالی کسب و کارش از پرداخت نفقه به سارا و فرزندانش خودداری میکند. سارا که نگران آینده خود و فرزندانش است تصمیم میگیرد برای احقاق حقوق خود به دادگاه مراجعه کند.
اولین قدم برای سارا جمعآوری مدارک و مستندات لازم است. او باید مدارکی را جمعآوری کند که نشان دهد همسرش توانایی مالی پرداخت نفقه را دارد اما از این کار خودداری میکند. این مدارک میتواند شامل فیشهای حقوقی همسرش اسناد مربوط به املاک و داراییهای او و شهادت شهود باشد.
پس از جمعآوری مدارک سارا باید دادخواستی را تنظیم کند و به دادگاه خانواده ارائه دهد. در این دادخواست او باید مشخصات خود و همسرش موضوع شکایت (یعنی ترک انفاق) و دلایل خود را به طور کامل شرح دهد. همچنین او باید مدارک و مستندات خود را به دادخواست پیوست کند.
پس از ثبت دادخواست در دادگاه وقت رسیدگی تعیین میشود و سارا و همسرش برای ارائه توضیحات و دفاع از خود به دادگاه احضار میشوند. در جلسه دادگاه قاضی به اظهارات طرفین گوش میدهد و با بررسی مدارک و مستندات ارائه شده تصمیم نهایی را اتخاذ میکند.
اگر قاضی تشخیص دهد که همسر سارا از پرداخت نفقه به او و فرزندانش خودداری کرده است حکم به پرداخت نفقه صادر میکند. در این حکم میزان نفقه و نحوه پرداخت آن مشخص میشود. اگر همسر سارا از اجرای حکم دادگاه خودداری کند سارا میتواند با مراجعه به اجرای احکام او را مجبور به پرداخت نفقه کند.
اما این تنها بخشی از ماجراست. شکایت ترک انفاق میتواند عواقب جدیتری نیز برای مرد داشته باشد. بر اساس قانون ترک انفاق جرم محسوب میشود و مجازات آن حبس است. بنابراین اگر مردی به طور عمدی از پرداخت نفقه به همسر و فرزندانش خودداری کند ممکن است به زندان محکوم شود.
در استان گیلان و به ویژه در شهر رشت سازمانها و نهادهای مختلفی وجود دارند که میتوانند به زنانی مانند سارا در این مسیر کمک کنند. این سازمانها میتوانند مشاورههای حقوقی رایگان ارائه دهند در تنظیم دادخواست به آنها کمک کنند و از حقوق آنها در دادگاه دفاع کنند.
یکی از این سازمانها کانون وکلای دادگستری گیلان است. این کانون وکلای مجربی را در اختیار دارد که میتوانند به زنان نیازمند کمک حقوقی ارائه دهند. همچنین سازمان بهزیستی استان گیلان نیز برنامههای حمایتی مختلفی را برای زنان سرپرست خانوار و زنان نیازمند در نظر گرفته است.
علاوه بر این برخی از موسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد نیز در زمینه حمایت از حقوق زنان فعالیت میکنند. این سازمانها میتوانند به زنان در زمینههای مختلفی مانند تامین مسکن غذا پوشاک و آموزش کمک کنند.
اما مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که زنان نباید از احقاق حقوق خود بترسند. آنها باید بدانند که قانون از آنها حمایت میکند و میتوانند با استفاده از ظرفیتهای قانونی حقوق خود را مطالبه کنند. در این راه کمک گرفتن از مشاوران حقوقی وکلای دادگستری و سازمانهای حمایتی میتواند بسیار موثر باشد.
امیدواریم که هیچ زنی در استان گیلان و هیچ جای دیگری از ایران مجبور به تحمل مشکلات اقتصادی و بیتوجهی همسرش نباشد. امیدواریم که همه مردان به تعهدات خود در قبال خانوادهشان پایبند باشند و زندگی مشترک خود را بر پایههای عشق احترام و تعهد بنا نهند. اما اگر روزی زنی مجبور شد برای احقاق حقوق خود به دادگاه مراجعه کند امیدواریم که این مقاله بتواند راهنمای او در این مسیر باشد و به او کمک کند تا عدالت را به زندگی خود بازگرداند.
در خاتمه به یاد داشته باشیم که احقاق حقوق نیازمند آگاهی شجاعت و پشتکار است. زنان باید بدانند که تنها نیستند و سازمانها و نهادهای بسیاری وجود دارند که میتوانند به آنها کمک کنند. با امید به روزی که هیچ زنی در ایران از حقوق خود محروم نشود.
دیدگاهتان را بنویسید