در گسترهی گیتی زیستبوم موهبتی الهی و بستر حیات جمعی است. این ارمغان ارزشمند امانتی است در دستان بشر که پاسداری از آن نه تنها یک تکلیف اخلاقی بلکه ضرورتی انکارناپذیر برای بقای نسلهای آینده محسوب میشود. اما با کمال تاسف در دهههای اخیر این ودیعهی گرانبها آماج بیرحمانهی سودجویی غفلت و بیتدبیری قرار گرفته و آثار مخرب این تعدی به تدریج رخ مینمایاند.
آلودگی هوا و آب تخریب جنگلها و مراتع انقراض گونههای جانوری و گیاهی تغییرات اقلیمی و بحرانهای ناشی از آن همگی زنگ خطری هستند که ضرورت اتخاذ تدابیر فوری و کارآمد را گوشزد میکنند. در این میان نظام حقوقی و قضایی نقشی کلیدی در صیانت از محیط زیست ایفا میکند. قوانین و مقررات زیستمحیطی چارچوبی را تعیین میکنند که حدود مجاز فعالیتهای انسانی را مشخص نموده و ضمانت اجراهایی را برای متخلفان در نظر میگیرد. اما صرف وجود قانون کافی نیست. اجرای صحیح و عادلانهی این قوانین نیازمند متخصصانی است که با آگاهی کامل از مبانی حقوقی و زیستمحیطی بتوانند از حقوق زیستمندان دفاع کنند.
در این راستا نقش متخصصان حقوقی به ویژه در دعاوی مربوط به حفظ و صیانت از محیطزیست اهمیتی بسزا دارد. این افراد به عنوان مدافعان حقوق زیستمحیطی میتوانند در مراحل مختلف دادرسی از جمله جمعآوری ادله تنظیم دادخواست دفاع از موکل در دادگاه و پیگیری اجرای احکام نقش موثری ایفا کنند. تخصص و تجربهی این افراد میتواند تضمینکنندهی احقاق حقوق زیستمحیطی و جلوگیری از تضییع آن باشد.
برای درک بهتر اهمیت موضوع لازم است به چالشهایی که در این زمینه وجود دارد نگاهی دقیقتر بیندازیم. نخست آنکه دعاوی زیستمحیطی اغلب پیچیده و تخصصی هستند. اثبات رابطهی علیت بین یک فعالیت خاص و آسیب وارده به محیط زیست نیازمند دانش فنی و تخصصی در زمینههای مختلف علوم زیستی شیمی فیزیک و مهندسی محیط زیست است. جمعآوری و ارائهی مستندات علمی معتبر میتواند فرآیندی زمانبر و پرهزینه باشد. از طرف دیگر بسیاری از آلودگیها و تخریبهای زیستمحیطی دارای اثرات تجمعی و بلندمدت هستند که تشخیص و اثبات آنها را دشوار میسازد.
دوم آنکه در بسیاری از موارد منافع اقتصادی کوتاهمدت بر ملاحظات زیستمحیطی اولویت داده میشود. صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی ممکن است با لابیگری و اعمال نفوذ سعی در دور زدن قوانین و مقررات زیستمحیطی داشته باشند. در چنین شرایطی وجود یک متخصص حقوقی آگاه و مستقل میتواند از حقوق زیستمحیطی در برابر این فشارها دفاع کند.
سوم آنکه آگاهی عمومی در مورد حقوق زیستمحیطی هنوز در سطح پایینی قرار دارد. بسیاری از افراد از حقوق خود در زمینهی داشتن یک محیط زیست سالم و پاک بیاطلاع هستند. این ناآگاهی باعث میشود که بسیاری از تخلفات زیستمحیطی گزارش نشوند و یا به طور موثر پیگیری نشوند. یک متخصص حقوقی میتواند با اطلاعرسانی و آموزش عمومی به افزایش آگاهی مردم در مورد حقوق زیستمحیطی کمک کند و آنها را برای پیگیری مطالبات خود توانمند سازد.
چهارم آنکه در برخی موارد نظام قضایی با کمبود منابع و تخصص لازم برای رسیدگی به دعاوی زیستمحیطی مواجه است. قضات و کارشناسان دادگستری ممکن است فاقد دانش کافی در زمینههای تخصصی زیستمحیطی باشند و نتوانند به درستی در مورد مسائل پیچیده و فنی این دعاوی تصمیمگیری کنند. در این شرایط حضور یک متخصص حقوقی که بتواند با ارائهی مستندات علمی و حقوقی معتبر به قضات در درک بهتر موضوع و صدور رای عادلانه کمک کند بسیار ضروری است.
با توجه به چالشهای فوق میتوان به نقشهای کلیدی زیر برای متخصصان حقوقی در دعاوی زیستمحیطی اشاره کرد
مشاوره حقوقی
دیدگاهتان را بنویسید